به گزارش خبرگزاری حوزه، در دنیای امروز که اصطلاحات و مفاهیم علمی و تخصصی، بخش مهمی از گفتوگوها و محتوای رسانهها را تشکیل میدهند، توضیح این واژهها به زبان ساده و روان اهمیت ویژهای پیدا کرده است تا همه بتوانند معنا و پیام آنها را به راحتی درک کنند.
نئولیبرالیسم چیست؟ از ریشه تا معنای سادهاش
کلمهٔ «نئولیبرالیسم» از دو بخش تشکیل شده است:
«نئو» یعنی «نو» و «لیبرالیسم» یعنی «آزادیمحوری». یعنی «نسخهٔ تازهسازیشدهٔ آزادیگرایی».
اما در عمل، نئولیبرالیسم یک تفکر اقتصادی و اجتماعی است که از اواخر قرن بیستم و بعد از بحرانهای اقتصادی دههٔ ۱۹۷۰ شکل گرفت.
زمانی که کشورهای بزرگ با تورم، بیکاری و رکود مواجه شدند و خیلیها فکر کردند حضور زیاد دولت و اقتصاد دولتی جواب نمیدهد، نظریهپردازانی مثل «میلتون فریدمن» گفتند راهحل این است که: «دولت باید کوچک شود، خصوصیسازی گسترده انجام شود، بازار آزاد باشد و رقابت اقتصادی جامعه را پیش ببرد.»
پس اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم:
نئولیبرالیسم یعنی اطمینان به اینکه بازار آزاد و رقابت، بهتر از دولت و قانونگذاری سنگین میتواند اقتصاد و جامعه را سامان بدهد.
چند مثال ملموس و مستند برای فهم نئولیبرالیسم
دانشگاههای خصوصی در جهان
در بسیاری از کشورها وقتی نئولیبرالیسم اجرا شد، دانشگاهها خصوصی شدند.
دانشجو باید شهریه بدهد، کیفیت بالاتر میرود اما: کسی که پول نداشته باشد عقب میماند.
این الگو را میتوان در آمریکا، انگلستان یا کرهجنوبی دید.
بهداشت و درمان خصوصی
طبق تفکر نئولیبرالی: «بیمارستان خصوصی بهتر از دولتی است چون رقابت دارد.»
در نتیجه، بیمارستانهای خصوصی زیاد شدند و خدمات باکیفیت ارائه دادند،
ولی هزینه درمان برای مردم کمدرآمد در بسیاری از کشورها بسیار سنگین شد.
آزادسازی قیمتها
در کشورهایی مانند شیلی، آرژانتین یا بریتانیا، قیمتها آزاد شد.
یعنی قیمت بنزین، نان، برق یا خانه توسط بازار تعیین شد نه دولت.
نتیجه؟در بعضی سالها رشد اقتصادی بالا رفت، اما فاصله طبقاتی نیز شدیدتر شد.
تفاوت اصلی بین لیبرالیسم و نئولیبرالیسم چیست؟
تمرکز لیبرالیسم بر آزادی سیاسی است، تمرکز نئولیبرالیسم بر اقتصاد.
لیبرالیسم میگوید آزادی بیان، حق رأی، آزادی اندیشه مهم است؛
نئولیبرالیسم میگوید آزادسازی اقتصاد مهمتر از همهچیز است.
لیبرالیسم دولت کوچک میخواهد، نئولیبرالیسم دولت بسیار کوچکتر و تقریباً کنار رفته.
در لیبرالیسم دولت هنوز مسئول آموزش، درمان، عدالت اجتماعی و رفاه است.
در نئولیبرالیسم میگویند اینها باید خصوصی شود: مدرسه، دانشگاه، بیمارستان، بانک، کارخانجات و حتی آب و برق.
لیبرالیسم بیشتر درباره رابطهٔ فرد و دولت بود؛ نئولیبرالیسم دربارهٔ بازار و سرمایه.
لیبرالیسم روی حقوق شهروندی بنا شد، نئولیبرالیسم روی رقابت اقتصادی و جهانیسازی.
ایرادات منتقدان به نئولیبرالیسم
تهدید همبستگی اخلاقی
نئولیبرالیسم بر ایدهٔ «هرکس مسئول خودش است» تکیه دارد.
برای جامعهای که بر اساس اخلاق، همدلی، خدمت اجتماعی و کمک به ضعفا شکل گرفته باشد، این نگاهِ فردمحور میتواند احساس «بیتفاوتی اجتماعی» ایجاد کند و روح تعاون را تضعیف کند.
شکاف طبقاتی و از دست رفتن عدالت
خصوصیسازی گسترده و آزادی قیمتها میتواند میان طبقات جامعه فاصله بیندازد.
در فرهنگهایی که عدالت ارزش بنیادین است، این فاصلهگیری خطرناک است و میتواند حس نابرابری ایجاد کند.
کالایی شدن ارزشهای انسانی
در نئولیبرالیسم آموزش، درمان، زمین، شغل و حتی آب و انرژی به «کالا» تبدیل میشوند. این نگاه برای جامعهای که انسان را فقط موجود اقتصادی نمیبیند، رنگی از بیروحی و سودمحوری میآورد.
حذف مسئولیت اجتماعی دولت
در جهان نئولیبرالی دولت عقبنشینی میکند: حمایتهای اجتماعی کمتر میشود و فشار زندگی بیشتر. در جامعهای با انتظار اخلاقی و معنوی از حاکمان، این سبک عقبنشینی میتواند ناسازگار و ناعادلانه تلقی شود.
مصرفگرایی و تضعیف معنویت
بازار آزاد و رقابت دائمی انسان را تشویق میکند که بیشتر بخرد، بیشتر مصرف کند، و موفقیت را فقط در پول ببیند. این با حکومت و ملتی که فضایی که معنویت، سادهزیستی و پاکی برایش مهم است، تضاد دارد.










نظر شما